سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن إعادة التّنظيم ادامه... إِعَادَةَ التَّنْظِيمِ تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به عربی
سازماندهی مجدد کردن Reorganize ادامه... Reorganize تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به انگلیسی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن réorganiser ادامه... réorganiser تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به فرانسوی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن reorganisieren ادامه... reorganisieren تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به آلمانی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن 재조직하다 ادامه... 재조직하다 تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به کره ای
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن دوبارہ تنظیم کرنا ادامه... دوبارہ تنظیم کرنا تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به اردو
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن পুনর্গঠন করা ادامه... পুনর্গঠন করা تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به بنگالی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن จัดระเบียบใหม่ ادامه... จัดระเบียบใหม่ تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به تایلندی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن kupanga tena ادامه... kupanga tena تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به سواحیلی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن yeniden düzenlemek ادامه... yeniden düzenlemek تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن 再編成する ادامه... 再編成する تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به ژاپنی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن לארגן מחדש ادامه... לארגן מחדש تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به عبری
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن menyusun ulang ادامه... menyusun ulang تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به اندونزیایی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن реорганізувати ادامه... реорганізувати تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به اوکراینی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن реорганизовать ادامه... реорганизовать تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به روسی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن reorganiseren ادامه... reorganiseren تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به هلندی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن reorganizar ادامه... reorganizar تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن riorganizzare ادامه... riorganizzare تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن reorganizar ادامه... reorganizar تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به پرتغالی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن 重新组织 ادامه... 重新组织 تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به چینی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن reorganizować ادامه... reorganizować تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به لهستانی
سازماندهی مجدد کردنسازماندِهی مُجَدَّد کَردَن पुनः आयोजन करना ادامه... पुनः आयोजन करना تصویر سازماندهی مجدد کردن دیکشنری فارسی به هندی